سلام
مراقبت از پدر به غیر از وظیفه باعث آرامش و احساس رضایت میشه
البته برای اینکه به خوبی اینکار انجام بشه مسلما خیلی از آرزوها رو باید چشمپوشی کرد مثلا مسافرت
بالاخره برای کار خوب و نیک کردن باید از خیلی خوشیها گذشت ولی میدونم که خدا میبینه و روزی یه جایی جواب میده
من معتقدم اگه به اجبار یه کاری رو میخوام بکنم بهتره که نکنم چون رضایت روی نتیجه کار تاثیر داره
سلام ، مراقبت از پدر بیماری که باهاشون زندگی می کنم نه تنها وظیفه ست بلکه یه نیازه درونیه ، البته که برخی از تفریحات به خصوص دیدار دوستان ، برخی از کلاسهای آموزشی ، مسافرتها و غیره بایستی حذف بشند
با سلام و احترام
وقتی به عمق موضوع فکر میکنم
متوجه میشم خواسته یا ناخواسته شرایط مراقب بودن از انسان یک قربانی با عذاب وجدان میسازه
در مورد من و شاید تجربیات دوستان که میخواندم احساس میکنم اکثرا و شاید همه مراقبین وارد یک چرخه معیوب افسردگی بی انگیزگی و بهانه تراشی و سستی که دچار انواع مختلف بیماریهای روحی و روانی و جسمی هستند همراه با مشکلات ارتباطی و اجتماعی و … میشوند
شاید این هاله دور مراقب را فقط خودش بتونه بشکنه و از این پیله خارج شه اما با احساس گناه و عذاب وجدانی که وجود دارد همیشه درگیرهستیم و امکان فرار وجود ندارد
تا در موقعیت قرار نگیری درک نمیکنی
حتما در مورد پیری و از کار افتادگی خودم تحت هر شرایطی سعی میکنم به خانه سالمندان مراجعه کنم و حتی یک ثانیه هم اطرافیانم را از مسیر زندگیشان خارج نکنم
انشاالله که ختم به خیر شود
سلام
مراقبت از پدر به غیر از وظیفه باعث آرامش و احساس رضایت میشه
البته برای اینکه به خوبی اینکار انجام بشه مسلما خیلی از آرزوها رو باید چشمپوشی کرد مثلا مسافرت
بالاخره برای کار خوب و نیک کردن باید از خیلی خوشیها گذشت ولی میدونم که خدا میبینه و روزی یه جایی جواب میده
من معتقدم اگه به اجبار یه کاری رو میخوام بکنم بهتره که نکنم چون رضایت روی نتیجه کار تاثیر داره
سلام ، مراقبت از پدر بیماری که باهاشون زندگی می کنم نه تنها وظیفه ست بلکه یه نیازه درونیه ، البته که برخی از تفریحات به خصوص دیدار دوستان ، برخی از کلاسهای آموزشی ، مسافرتها و غیره بایستی حذف بشند
با سلام و احترام
وقتی به عمق موضوع فکر میکنم
متوجه میشم خواسته یا ناخواسته شرایط مراقب بودن از انسان یک قربانی با عذاب وجدان میسازه
در مورد من و شاید تجربیات دوستان که میخواندم احساس میکنم اکثرا و شاید همه مراقبین وارد یک چرخه معیوب افسردگی بی انگیزگی و بهانه تراشی و سستی که دچار انواع مختلف بیماریهای روحی و روانی و جسمی هستند همراه با مشکلات ارتباطی و اجتماعی و … میشوند
شاید این هاله دور مراقب را فقط خودش بتونه بشکنه و از این پیله خارج شه اما با احساس گناه و عذاب وجدانی که وجود دارد همیشه درگیرهستیم و امکان فرار وجود ندارد
تا در موقعیت قرار نگیری درک نمیکنی
حتما در مورد پیری و از کار افتادگی خودم تحت هر شرایطی سعی میکنم به خانه سالمندان مراجعه کنم و حتی یک ثانیه هم اطرافیانم را از مسیر زندگیشان خارج نکنم
انشاالله که ختم به خیر شود
با سلام، لبخند رضایت مادرم بعد از رفع نیازهایش مایه آرامش من بود.
هرچند باعث میشه که نتوانی آنطور که باید مسافرت و کلاس های آموزشی بروید.