چرا مراقبان دچار افسردگی میشوند؟
تعجبآور نیست که بسیاری از مراقبان با افسردگی دست و پنجه نرم میکنند. چون شما به عنوان یک مراقب، در موقعیتی دشوار قرار دارید. اغلب، همدردی و نگرانی دوستان و ارائهدهندگان خدمات بهداشتی بیشتر بر روی فردی که تحت مراقبت است متمرکز میشود و توجه کمی به تأثیرات این تغییرات ناگوار بر زندگی شما میشود. به تدریج در دام بیماریای گرفتار میشوید که مال شما نیست و با گذشت زمان ممکن است احساس تنهایی و بی ارزشی کنید.
آیا این احساسات برای شما آشناست؟ این احساسات، همراه با آگاهی از اینکه وظایف مراقبت شما ممکن است تا پایان عمر ادامه یابد، شما را به اختلالات خلقی مبتلا میکند. به علاوه، زنان بیشتر از مردان مستعد افسردگی هستند و با توجه به اینکه اکثریت مراقبان نیز زنان هستند، ممکن است احساس کنید که یک بمب ساعتی در حال انفجار هستید.
تأثیرات عاطفی بر مراقبان
مراقبان نیز به اندازه بیماران، رویای خود را از دست میدهند و این موضوع میتواند آنها را عصبانی و دلسرد کند. این احساسات از دست دادن و ناامیدی میتواند به اشکال مختلفی بروز کند.
برخی از مراقبان نمیپذیرند که چقدر ناراحت هستند، اما در عوض دچار علائم جسمی مانند سردرد، درد کمر و خستگی مزمن میشوند. اینها بیماریهای جسمی واقعی هستند، اما ناشی از غم و اندوه نهفتهاند. تا زمانی که مشکل احساسی واقعی شناسایی و حل نشود، درمان نخواهند شد.
کاهش انرژی و شادی در زندگی
برای برخی دیگر از مراقبان، کاهش تدریجی انرژی و لذت از زندگی اتفاق میافتد. به تدریج، زندگی آنها با ناامیدی مشخص میشود و تمام این تغییرات به قدری آرام رخ میدهد که حتی مطمئن نیستند چگونه یا کی اینقدر غمگین شدهاند.
وقتی مراقبان زمان زیادی را صرف مراقبت کنند و نیازهای خود را نادیده بگیرند، زندگی آنها خالی از رضایت میشود و به ناامیدی عمیقی فرو میروند.