باسلام و خداقوت به انتخاب خودم و عشق زیاد به خانواده بصورت داوطلب مراقب شدم وقتی لبخند رضایت والدینم رو میبینم احساس آرامش و رضایت دارم اما از اینکه در انجام برخی امور ناتوان یا کم توان هستند غصه میخورم و اغلب نگرانم
باسلام آرزوی سلامتی برای همه من چون تک فرزند هستم خواه ناخواه مراقب هستم و این یک وظیفه است که باید به تنهایی انجام بدهم .
و اینکه در جامعه و خانواده من هم مسئولیت دخترها بیشتر هست چون به نوعی پسر های خانواده به بهانه های مختلف از جمله کار مشغله و زن وبچه مسئولیت والدین را به خواهران میسپارن .
سلام. ممنون از پاسخ شما. خدا برای پدر و مادرتون نگهتون داره. امیدوارم تا آخر این برنامه بتونیم کمک کنیم که با وجود تک فرزند بودن بتونین حمایت اطرافیانتون رو بطلبید و کمی بار مسئولیت از روی دوش ما برداشته بشه.
در مورد مسئولیت های دختر ها و پسرها صحبت خواهیم کرد و امیدوارم سایر دوستان هم نظر دهند.
از اینکه در خدمت شما هستم خوشحالم. امیدوارم این برنامه کمکی برای کم شدن نگرانی باشه. برای اینکه هم گروهی هاتون با شما بیشتر آشنا شوند، کمی بیشتر در مورد وضعیت سلامت سالمندتون و مشکلاتی که دارید توضیح دهید.
باسلام تو خانواده من انتظار از دختر خانوداه است چونکه مگین دختر با مادرش راحتره وانتظار اگه بیش از اندازه باشه هم به زندگی و هم به روح و روان ادم تسیر می گذاره تا جایی که خودم راضی هستم کمک کنم بیشتر فشار بیارن اعصابم کشش نداره یعنی توانش رو ندارم
از اینکه با رضایت و علاقه به مراقبت مادر شوهرتون می پردازین خوشحالیم. در مورد شرایط سلامتی سالمند و خودتون صحبت کنید تا دوستان متوجه شوند چرا نگران توان جسمی تون هستید.
سلام و خسته نباشید به همه دوستان .و گروه پیشگامان مهر .من کارم پرستاری سالمند هست .درتمام این سالهایی ک کار کردم خانواده هایی ک تک دختر داشتند وتمام مسئولیت به عهده شون بود واقعا من بعنوان پرستار میفهمیدم فشار زندگی برای ایشون خیلی زیاد هست
امیدوارم ک با آگاهی بیشتر مشکلات و معضلات حل بشه
سلام روزتون بخیر
من هفده سال هست که ازدواج کردم وعروس دوم این خانواده هستم ازهمون ابتدا روابط خوبی با مادر وخواهرهمسرم داشتم الان حدود یک سال ونیمه که ایشون بامازندگی میکنن وحدود سه ماهه که بیمارشدن ومراقبت ازایشون به عهده خانواده ماست وازاونجایی که ماباهم خوب بودیم ایشون وقتی اینجاهستن حالشون بهتره وخونه ماروترجیح میدن
در بین اقوام همسرم بیشتر ازپسرخانواده انتظار میره که والدین رودر خونه خودشون نگه دارن وطبعا بقیه مراقبتها به عهده عروس هست وازدختر خانواده انتظار میره که سرزدن به والدین روبیشترکنن
سلام من و خواهرم و یکی از برادرهام از مادرم مراقبت میکنیم مادر من خیلی زود شوهرشو از دست داد در سن ۳۶ سالگی و با داشتن ۵ فرزند مسئولیت ما رو به عهده میگیره و با تلاش و زحمت زیاد ما رو بزرگ میکنه و به جایگاه خوبی میرسونه وبخاطر همین مابا جان و دل ازش مراقبت میکنیم
درود بر شما . من در واقع چون مجرد هستم با مادر زندگی میکنم . مادرم مبتلا به بیماری های متعدده رفت و آمدش با من و کارهای شخصیش با خواهرامه . البته از وقتی که تحرکشون کم شده . دکتر و دارو و خرید و نگهداری بیشتر با من بود تا چند وقتیه که مادر زیاد تحرک نداره و خواهرام بسیار کمک حال مادر هستن . از شما و از خواهرام مچکرم . و دستبوس مادرم هستم ✌
سلام وقت بخیر
من بعد از فوت پدرم و تنها شدن مادرم این مسئولیت رو با میل و رغبت پذیرفتم. با توجه به اینکه بین خواهرا و برادرم شرایط من مناسب تر بود برای اینکه درکنار مادرم بمونم و ازشون مراقبت کنم.
با آرزوی تندرستی و عاقبت بخیری برای تمام عزیزان
سلام خدمت اعضای تیم من هم دوسالی هست که پرستاری از پدرم را به عهده گرفتم من خواهر و برادر هم دارم ولی چون فقط من مجرد هستم وبا پدر و مادرم زندگی میکنم این مسئولیت به من سپرده شد وخودم هم راضی بودم از قبول این مسئولیت ولی چون من یه خانم هستم بعضی از کارهای پدرم برام سنگینه مثل حرکت دادن ایشون
چون پدرم سکته مغزی کردن هیچ حرکتی ندارن
خواهرام هم فقط سر میزنن وتو اون تایم کمکی بتونن میکنن
سلام
خانواده ما از اون پرجمعیت های قدیمیه و همه تقریبا ولی نه یکسان به پدر رسیدگی میکنن
ولی چون یک دختر خانواده در منزل پدری سکونت دارن بیشتر کارها با ایشونه
ولی منم احساس میکنم توقع از دخترا بیشتره
با سلام ،چندین دلیل نقش مراقب بودن برای بنده ایجاب کرد. دلایل درونی ۱- احساس وظیفه ۲- وابستگی به آنها ۳- حس دین ی که اونها نسبت به من دارند ۴- حس اینکه شاید ما بهتر از بقیه می تونیم از پدر و مادرمون نگهداری کنیم ۵- حس عشق و علاقه ای نسبت به آنها دارم و دلایل خارجی ۱- جامعه از دخترها بیشتر انتظار مراقب بودن رو داره تا پسرها ۲- فرزندانی که با والدینشون زندگی می کنند بار بیشتری و حتی کاملتری به لحاظ مراقبتی و مالی دارند و همچین انتظاری رو فرزندان دیگه دارند و جز وظایفشون به حساب می یاد
با سلام و خدا قوت
من چون فقط خودم هستم و خواهری ندارم و یه برادر دارم که اصلا نمیاد و سر نمیزنه به همین دلیل و روی وظیفه از مادر سالمندم مراقبت میکنم و دو سه سال اخیر همسرم من و در کارهای مادرم همراهی می کنه
با سلام و احترام
در دوران مجردی در منزل پدری به علت مسولیت پذیری بالای من کلیه امور مادر و پدر با من بود و دوران بیماری کوتاه پدر که سریعا منجر به از دست دادنشان شد هم بر دوش من بود
حدود ۷ ماه از ازدواجم میگذشت که مادر شوهر ۸۰ ساله ام آنوریسم مغزی شد ایشون بازنشسته و ناظم و مدیر آموزش و پرورش بودند و با خصوصیات خاص و مدبرانه
ایشان یک دختر و یک پسر داشتند به مدت ۱۸ روز عمل و بستری طول کشید که بیشتر من پیششون بودم دوران نقاهت طولانی ۸ ماهه هم من و همسرم و دختر شون بودند که شبانه روز را ۳ قسمت کرده بودیم
خیلی سخت بود توهم داشتند و در دوران کودکی و گذشته بودند و اصلا آرام و قرار نداشتند با محبت بیکران ما به زندگی برگشتند
اما این برگشت با شروع آلزایمر همراه بود
در کنار استخدام پرستارهای ساعتی و روزانه و شبانه روزی نقش همسرم در نگهداری مادرش پر رنگتر بودو مدیریت همه امور مادر به دوش همسرم بود
بعد از سه سال و وخیمتر شدن وضع ایشون تصمیم به زندگی مشترک با مادرشان در منزلی بزرگ و جدید گرفتند مادر پس از ۵ سال درگیری با آلزایمر به سوی حق پر کشیدن
اما در حال حاضر من و خواهر وبرادرانم از مادر ۷۵ ساله مراقبت میکنیم
قبل از تولد کوچولوی ۴ ساله من کلیه امور مادر با من بود اما پس از مشغله فرزند آوری من در حال حاضر با همکاری و همراهی کلیه اعضا خانواده حتی اشتراک دو برادر خارج از کشور در حال رسیدگی به مادریم
مادر به لطف پروردگار هنوز خورشید تابان زندگیمان می باشد
ولی همچنان امانتداری اموال و امور مالی مادر با من است
وقتی پرسشگرانه در ذهنم کنکاش کردم که چرا همیشه داوطلب نگهداری بودم به این جواب رسیدم
به خاطر کمال گرایی افراطیم که عملکرد دیگران را مکفی و بی نقص نمیدیدم و همیشه این حس که هیچ کس مثل خودم کامل و دقیق از پس کارها بر نمی آید
شاید این احساس برگرفته از شغلم و تجربیات کاریم باشد باید بیشتر بررسی کنم
اقدس – ۴۱۱
سلام علیکم چون من با مادرم زندگی میکنم درنتیجه مراقب ایشان هستم البته مادرم کارهای شخصی را خودش انجام میدهد و خواهر و برادرهایم نیز به من کمک میکنند و تنها نیستم
سلام خدا رو شکر در خانواده ما بحث انتظار بیشتر یا کمتر وجود نداره ولی به طبع خانمها چون در مراقبت ظریفتر و حساس تر نگاه می کنند کیفیت مراقبتشون بهتر صورت می گیره
سلام من به تنهایی مراقب مادرم نیستم طبق معمول هفته ای یک روز پیش مادرم هستم و به حسب وظیفه از مادرم مراقبت میکنم و با عشق کنارش هستم و در غدا دادن وداروهایش واستحمام کمکش میکنم
باسلام و خداقوت به انتخاب خودم و عشق زیاد به خانواده بصورت داوطلب مراقب شدم وقتی لبخند رضایت والدینم رو میبینم احساس آرامش و رضایت دارم اما از اینکه در انجام برخی امور ناتوان یا کم توان هستند غصه میخورم و اغلب نگرانم
باسلام آرزوی سلامتی برای همه من چون تک فرزند هستم خواه ناخواه مراقب هستم و این یک وظیفه است که باید به تنهایی انجام بدهم .
و اینکه در جامعه و خانواده من هم مسئولیت دخترها بیشتر هست چون به نوعی پسر های خانواده به بهانه های مختلف از جمله کار مشغله و زن وبچه مسئولیت والدین را به خواهران میسپارن .
سلام. ممنون از پاسخ شما. خدا برای پدر و مادرتون نگهتون داره. امیدوارم تا آخر این برنامه بتونیم کمک کنیم که با وجود تک فرزند بودن بتونین حمایت اطرافیانتون رو بطلبید و کمی بار مسئولیت از روی دوش ما برداشته بشه.
در مورد مسئولیت های دختر ها و پسرها صحبت خواهیم کرد و امیدوارم سایر دوستان هم نظر دهند.
از اینکه در خدمت شما هستم خوشحالم. امیدوارم این برنامه کمکی برای کم شدن نگرانی باشه. برای اینکه هم گروهی هاتون با شما بیشتر آشنا شوند، کمی بیشتر در مورد وضعیت سلامت سالمندتون و مشکلاتی که دارید توضیح دهید.
باسلام تو خانواده من انتظار از دختر خانوداه است چونکه مگین دختر با مادرش راحتره وانتظار اگه بیش از اندازه باشه هم به زندگی و هم به روح و روان ادم تسیر می گذاره تا جایی که خودم راضی هستم کمک کنم بیشتر فشار بیارن اعصابم کشش نداره یعنی توانش رو ندارم
سلام به خاطرموقعیتی که همسرم داشت وکمک به خانواده بارضایت خودم ، مراقبت ازمادرهمسرم رادوست دارم امیدوارم توان جسمی یاری کنه
از اینکه با رضایت و علاقه به مراقبت مادر شوهرتون می پردازین خوشحالیم. در مورد شرایط سلامتی سالمند و خودتون صحبت کنید تا دوستان متوجه شوند چرا نگران توان جسمی تون هستید.
سلام و خسته نباشید به همه دوستان .و گروه پیشگامان مهر .من کارم پرستاری سالمند هست .درتمام این سالهایی ک کار کردم خانواده هایی ک تک دختر داشتند وتمام مسئولیت به عهده شون بود واقعا من بعنوان پرستار میفهمیدم فشار زندگی برای ایشون خیلی زیاد هست
امیدوارم ک با آگاهی بیشتر مشکلات و معضلات حل بشه
از اینکه با شما آشنا شدیم و از تجربیات مراقبت از سالمند از دیدگاه یک پرستار استفاده می کنیم خوشحالیم.
سلام من به خاطر شرایط مادر همسرم از ایشون مراقبت میکنم
سلام روزتون بخیر
من هفده سال هست که ازدواج کردم وعروس دوم این خانواده هستم ازهمون ابتدا روابط خوبی با مادر وخواهرهمسرم داشتم الان حدود یک سال ونیمه که ایشون بامازندگی میکنن وحدود سه ماهه که بیمارشدن ومراقبت ازایشون به عهده خانواده ماست وازاونجایی که ماباهم خوب بودیم ایشون وقتی اینجاهستن حالشون بهتره وخونه ماروترجیح میدن
در بین اقوام همسرم بیشتر ازپسرخانواده انتظار میره که والدین رودر خونه خودشون نگه دارن وطبعا بقیه مراقبتها به عهده عروس هست وازدختر خانواده انتظار میره که سرزدن به والدین روبیشترکنن
باسلام حدود یک سال میشه من و دو خواهر م از مادرم نگهداری می کنیم دکتر بردن وبیمارستان به عهده من است
سلام من و خواهرم و یکی از برادرهام از مادرم مراقبت میکنیم مادر من خیلی زود شوهرشو از دست داد در سن ۳۶ سالگی و با داشتن ۵ فرزند مسئولیت ما رو به عهده میگیره و با تلاش و زحمت زیاد ما رو بزرگ میکنه و به جایگاه خوبی میرسونه وبخاطر همین مابا جان و دل ازش مراقبت میکنیم
درود بر شما . من در واقع چون مجرد هستم با مادر زندگی میکنم . مادرم مبتلا به بیماری های متعدده رفت و آمدش با من و کارهای شخصیش با خواهرامه . البته از وقتی که تحرکشون کم شده . دکتر و دارو و خرید و نگهداری بیشتر با من بود تا چند وقتیه که مادر زیاد تحرک نداره و خواهرام بسیار کمک حال مادر هستن . از شما و از خواهرام مچکرم . و دستبوس مادرم هستم ✌
سلام وقت بخیر
من بعد از فوت پدرم و تنها شدن مادرم این مسئولیت رو با میل و رغبت پذیرفتم. با توجه به اینکه بین خواهرا و برادرم شرایط من مناسب تر بود برای اینکه درکنار مادرم بمونم و ازشون مراقبت کنم.
با آرزوی تندرستی و عاقبت بخیری برای تمام عزیزان
سلام خدمت اعضای تیم من هم دوسالی هست که پرستاری از پدرم را به عهده گرفتم من خواهر و برادر هم دارم ولی چون فقط من مجرد هستم وبا پدر و مادرم زندگی میکنم این مسئولیت به من سپرده شد وخودم هم راضی بودم از قبول این مسئولیت ولی چون من یه خانم هستم بعضی از کارهای پدرم برام سنگینه مثل حرکت دادن ایشون
چون پدرم سکته مغزی کردن هیچ حرکتی ندارن
خواهرام هم فقط سر میزنن وتو اون تایم کمکی بتونن میکنن
سلام
خانواده ما از اون پرجمعیت های قدیمیه و همه تقریبا ولی نه یکسان به پدر رسیدگی میکنن
ولی چون یک دختر خانواده در منزل پدری سکونت دارن بیشتر کارها با ایشونه
ولی منم احساس میکنم توقع از دخترا بیشتره
با سلام ،چندین دلیل نقش مراقب بودن برای بنده ایجاب کرد. دلایل درونی ۱- احساس وظیفه ۲- وابستگی به آنها ۳- حس دین ی که اونها نسبت به من دارند ۴- حس اینکه شاید ما بهتر از بقیه می تونیم از پدر و مادرمون نگهداری کنیم ۵- حس عشق و علاقه ای نسبت به آنها دارم و دلایل خارجی ۱- جامعه از دخترها بیشتر انتظار مراقب بودن رو داره تا پسرها ۲- فرزندانی که با والدینشون زندگی می کنند بار بیشتری و حتی کاملتری به لحاظ مراقبتی و مالی دارند و همچین انتظاری رو فرزندان دیگه دارند و جز وظایفشون به حساب می یاد
با سلام و خدا قوت
من چون فقط خودم هستم و خواهری ندارم و یه برادر دارم که اصلا نمیاد و سر نمیزنه به همین دلیل و روی وظیفه از مادر سالمندم مراقبت میکنم و دو سه سال اخیر همسرم من و در کارهای مادرم همراهی می کنه
با سلام و احترام
در دوران مجردی در منزل پدری به علت مسولیت پذیری بالای من کلیه امور مادر و پدر با من بود و دوران بیماری کوتاه پدر که سریعا منجر به از دست دادنشان شد هم بر دوش من بود
حدود ۷ ماه از ازدواجم میگذشت که مادر شوهر ۸۰ ساله ام آنوریسم مغزی شد ایشون بازنشسته و ناظم و مدیر آموزش و پرورش بودند و با خصوصیات خاص و مدبرانه
ایشان یک دختر و یک پسر داشتند به مدت ۱۸ روز عمل و بستری طول کشید که بیشتر من پیششون بودم دوران نقاهت طولانی ۸ ماهه هم من و همسرم و دختر شون بودند که شبانه روز را ۳ قسمت کرده بودیم
خیلی سخت بود توهم داشتند و در دوران کودکی و گذشته بودند و اصلا آرام و قرار نداشتند با محبت بیکران ما به زندگی برگشتند
اما این برگشت با شروع آلزایمر همراه بود
در کنار استخدام پرستارهای ساعتی و روزانه و شبانه روزی نقش همسرم در نگهداری مادرش پر رنگتر بودو مدیریت همه امور مادر به دوش همسرم بود
بعد از سه سال و وخیمتر شدن وضع ایشون تصمیم به زندگی مشترک با مادرشان در منزلی بزرگ و جدید گرفتند مادر پس از ۵ سال درگیری با آلزایمر به سوی حق پر کشیدن
اما در حال حاضر من و خواهر وبرادرانم از مادر ۷۵ ساله مراقبت میکنیم
قبل از تولد کوچولوی ۴ ساله من کلیه امور مادر با من بود اما پس از مشغله فرزند آوری من در حال حاضر با همکاری و همراهی کلیه اعضا خانواده حتی اشتراک دو برادر خارج از کشور در حال رسیدگی به مادریم
مادر به لطف پروردگار هنوز خورشید تابان زندگیمان می باشد
ولی همچنان امانتداری اموال و امور مالی مادر با من است
وقتی پرسشگرانه در ذهنم کنکاش کردم که چرا همیشه داوطلب نگهداری بودم به این جواب رسیدم
به خاطر کمال گرایی افراطیم که عملکرد دیگران را مکفی و بی نقص نمیدیدم و همیشه این حس که هیچ کس مثل خودم کامل و دقیق از پس کارها بر نمی آید
شاید این احساس برگرفته از شغلم و تجربیات کاریم باشد باید بیشتر بررسی کنم
اقدس – ۴۱۱
سلام علیکم چون من با مادرم زندگی میکنم درنتیجه مراقب ایشان هستم البته مادرم کارهای شخصی را خودش انجام میدهد و خواهر و برادرهایم نیز به من کمک میکنند و تنها نیستم
اقدس- ۴۱۱
به نظر من در جامعه ما از زنان در خصوص مراقب از دیگران بخصوص سالمندان انتظار بیشتری دارند البته امروزه این نظریه کمرنگ شده است
سلام خدا رو شکر در خانواده ما بحث انتظار بیشتر یا کمتر وجود نداره ولی به طبع خانمها چون در مراقبت ظریفتر و حساس تر نگاه می کنند کیفیت مراقبتشون بهتر صورت می گیره
سلام من به تنهایی مراقب مادرم نیستم طبق معمول هفته ای یک روز پیش مادرم هستم و به حسب وظیفه از مادرم مراقبت میکنم و با عشق کنارش هستم و در غدا دادن وداروهایش واستحمام کمکش میکنم