زود تر از ۳ دی ماه نتونستیم برای اقدام بعدی هماهنگ کنیم. با یکسری مدارک مجدد به شهرداری مراجعه کردم. علی رغم قرار قبلی، بیشتر از یک ساعت برای دیدن مسوولین حراست معطل شدم. چقدر بعضی وقتها این رفتار ها نا محترمانه به نظر می رسه. تا کی می خواهیم برای وقت دیگران ارزشی قائلی نباشیم؟
روز سردی بود، به سختی میشد توی راهرو نشست و منتظر موند. قدم میزدم ، نا آروم بودم و از طرف کارشناسایی که حضور داشتن دعوت به آرامش میشدم. ولی چیزی که منو اذیت می کرد این سرما نبود این رفتاری بود که مجبور بودم تحمل کنم تا کار باز به روز دیگه ای نیوفته.
بالاخره دیدار انجام شد و بعد از پر کردن یکسری فرم و چند تا امضا محل رو ترک کردم.