بعضی روزهای سخت رو باید گذروند تا به روز های خوب رسید …
امروز برای بار سوم به بیمارستان ض مراجعه کردم تا شاید بتونم از طریق اساتید درمانگاه طب سالمندی، تعدادی از نمونه های پژوهش( مراقبین سالمندان) رو پیدا کنم.
از حق نگذریم گذراندن وقت کنار دست اساتید درمانگاه بسیار تجربه خوبی است و از نظر آموزشی، بسیار آموزنده است. گاهی فکر می کنم می توانم بسیاری از سوالاتی که در این مدت در ذهنم بوده و پاسخ مناسبی برای آن پیدا نکرده ام را از اساتید بپرسم و یاد بگیرم اما …
خب فرصت کوتاه است و من برای پیدا کردن نمونه ها اینجا آمده ام و نشستن در کنار اساتید در حین ویزیت آنها وقت زیادی از من می گیرد که از کار اصلیم باز می مانم.
ای کاش خیلی زودتر با اساتید و کلینیک طب سالمندی آشنا میشدم.
مساله ای که متاسفانه وجود دارد این است که پس از پرس و جوهای فراوان از معاونت پژوهشی، منشی درمانگاه، اساتید، پذیرش ، سر پرستار متوجه شدم اطلاعات شناسایی بیماران مانند آدرس و تلفن جایی ثبت نمی شود.
در پرونده بیماران قسمت هایی که به این موضوع اختصاص داده شده کاملا خالی است.
پرونده ها کاغذی است و شامل چند فرم است که ظاهرا سوالات مهم و اساسی در آن وجود دارد ولی تکمیل آن در بسیاری از موارد به صورت ناقص انجام شده است.
گاهی اوقات اساتید به حافظه خود برای بررسی سوابق رجوع می کنند و از یادداشت برداری خودداری می کنند.
لذا برای تماس با بیماران راهی وجود ندارد جز اینکه از هر شخصی که مراجعه می کند، خواهش کنم اطلاعات تماس خود را در اختیارم بگذارد تا در فرصتی مناسب با او تماس بگیرم.