قبلا درباره نیاز شما به استراحت و فراغت از فعالیت های مراقبتی صحبت کردیم. اینکه بهترین هدیه ای که می توانید به عزیزانتان دهید مراقبت از خودتان است و ضروری است که فهرستی از کارهایی که برای انجام آنها نیاز به کمک گرفتن از دیگران را دارید را تهیه کنید.
ممکن است خانواده، دوستان، و مشاوران حرفهای درباره نیاز شما به استراحت صحبت کنند: درباره اینکه به شما به عنوان یک مراقب خانوادگی اجازه بدهند که مسئولیت کامل مراقبت از عزیزتان را به کسی دیگر بسپارید تا بتوانید کمی استراحت کنید، حس خود را بازیابی کنید، و توان ادامه دادن را بیابید.
اما آیا شما خودتان، می پذیرید که استراحت کنید؟
استراحت کردن به ویژه وقتی مراقبت طولانیمدت باشد به نظر یک قدم منطقی میآید، اما اغلب، مراقبان یا استراحت را بهکلی رد میکنند یا آنقدر شرایط و الزامات خاصی تعیین میکنند که هیچوقت عملی نمی شود.
مهم است که موانع روانشناختی و عاطفی که باید قبل از تصمیم گیری به استراحت توسط مراقب بررسی شوند را مورد توجه قرار دهیم.
“برای افرادی که بیرون از این وضعیت هستند، واضح است که مراقب نیاز به استراحت دارد. این کار منطقی است، اما مراقبت یک وضعیت شدیداً عاطفی است و منطق همیشه نمیتواند از میان شاخ و برگهای ضخیمی که قلب یک مراقب را فراگرفته عبور کند.”
“چون، مراقبت به همان اندازه که درباره انجام وظایف است، درباره روابط نیز هست، و ما اغلب این را نادیده میگیریم.”
بنابراین اگر مراقبت کوتاهمدت باشد، از نظر عاطفی آسانتر است که خودتان آن را انجام دهید اما در طول یک دوره زمانی طولانی، شما بیش از حد تحت فشار قرار خواهید گرفت و بقای شما به خطر میافتد.”
اما حتی اگر سالم باشید و وضعیت سلامت خود را مدیریت کنید، خود رابطه – که همان ارزش اصلی است – با استرس مداوم در معرض خطر قرار میگیرد.
همانطور که به والدین توصیه میکنیم که تمام ساعتهای شبانه روز را با فرزندانشان نگذرانند، زیرا این کار به نفع سلامت خانواده نیست، دو نفر که تحت استرس قرار می گیرند نیز به تازه شدن از طریق جدایی و تغییرات گاهبهگاه نیاز دارند تا رابطهشان را دوستداشتنی و سالم نگه دارند.
حضور یک شخص ثالث، به ویژه به صورت منظم، به شما و فردی که از او مراقبت می کنید اجازه میدهد که گفتگوی جدیدی داشته باشید، موضوعات را از دیدگاه متفاوتی ببینید، و گاهگاه احساسات خود را به صورت محرمانه بیان کنید.
ترسهایی که فلج میکنند
چهار ترس عمیق وجود دارد که مانع از آن میشود که مراقبین از استراحت استفاده کنند.
اولین و واضحترین ترس این است که فردی که برای مراقبت میآید یا مؤسسهای که خدمات مراقبت ارائه میدهد، کار خود را بهخوبی انجام ندهد و بهدرستی و با محبت از مراقبت گیرنده مراقبت نکند و البته، این یک ترس غیرواقعی نیست اما این می تواند دلیل خوبی باشد برای اینکه زودتر به دنبال کمک برای استراحت بگردید، تا افراد و مؤسسات قابل اعتماد را پیدا کنید و در مواقعی که به شدت نیاز به استراحت دارید، به یک فرد مطمئن، قابل اعتماد، و کاردان دسترسی داشته باشید.
ترس دوم سختتر است. گاهی این ترس وجود دارد که مراقب موقت کارش را بسیار خوب انجام دهد و احساس بیکفایتی یا بینیازی کنید.”
مراقبین اغلب فکر میکنند که باید بدانند چگونه همه کارها را انجام دهند، حتی اگر هیچ آموزشی در این مهارتها ندیده باشند. اگر فرد هیچ آموزشی ندیده باشد و شاید از ابتدا نسبت به مراقبت کاملاً مطمئن نباشد، ترس از اینکه یک فرد خارجی کار بهتری انجام دهد میتواند بسیار قابل توجه باشد.”
ترس سوم، در سایر موقعیتهای زندگی نیز دیده میشود: هنگامی که افراد بهطور کامل در یک وظیفه سخت و دلهرهآور مشغول هستند، ترس این را دارند که وقتی نقش مراقب برداشته میشود، با یک خلاء عاطفی مواجه شوند.
اگر تمام هویت شما به مراقبت دائم تبدیل شود، وقتی که این کار را انجام نمیدهید، وقتی مراقبت تمام شود، چه کسی هستید و چه کسی از شما باقی می ماند؟
اگر خارج از خانه زندگیای ندارید، با وقت آزاد خود چه میکنید؟
زمان دور بودن از مراقبت ممکن است چشمان شما را باز کند و شما را با با واقعیت مواجه کند، و این میتواند برای برخی افراد طاقتفرسا باشد.
در نهایت، نیروی قدرتمند دیگری در کار است که از یک ارزش بنیادی برای سلامت خانوادهها ناشی میشود: ترس از برآورده نکردن مسئولیتها و تعهدات خود به کسانی است که دوستشان داریم.
“ما میخواهیم به آن غریزه احترام بگذاریم، و حتی گاهی به خود می گوییم اگر مراقبت تنها وسیله سعادت ما و عاقبت به خیری ما باشد، آنوقت نباید آن را به هیچ وجه رها کنم…”
اما باید به شیوهای مداخله کنیم که هم از نظر عاطفی و هم از نظر عملی منطقی باشد.
مراقبینی که نمیتوانند تشخیص دهند که تقاضاهای مراقبت اغلب از خط مسئولیت خانوادگی و مراقبت مسئولانه از خود عبور میکند، بسیار سخت است که نیازهای خود را بپذیرند و به آنها توجه کنند.