بالاخره زمانش رسید.
کاری که اوایل شروع طرح مهرپیشگان می خواستم انجام بدهم اما به دلیل بی حوصلگی، بد خلقی و شاید نا آگاهی کارشناسان بهزیستی انجام نشد.
وقتی مراجعه کردم روز شلوغی بود و کارشناس مربوطه با شنیدن عنوان پایان نامه ، جواب داد که ارتباط با کهریزک برای شما مفید نیست و آنجا نمی توانی کاری را انجام دهی چون همه افرادیکه ساکن کریزک هستند به صورت شبانه روزی مراقبت می شوند و مراقبت از آنها کاملا به عهده کهریزک است و خانواده ها نقشی ندارند.
نظر شخصی من این است که جایی که سالمندان هستند و کارکنانی که آنجا مشغول به کار هستند منابع بسیار خوب اطلاعات و سرمایه هایی هستند که می توانند دیدگاه های روشن و واضحی به ما به عنوان پژوهشگر دهند، جرقه هایی از کمبود و کسری ها ارائه کنند و نقص ها و نیاز های جامعه را نشان دهند.
استفاده از تجربیات آدم ها بسیار مهم است حتی اگر به عنوان پژوهش ربطی نداشته باشد به خصوص برای پژوهشگران جوان.
در هرحال، به همت کانون جهادی حرکت که یک تشکل دانشجویی است، آن اتفاق افتاد و ما به دیدن سالمندان رفتیم. اگر چه شخصا نتوانستم از همه بخش ها و عزیزان سالمند بازدید کنم اما همینکه نگرشی هر چند کامل از محیط و عوامل بدست آوردم برایم خوب بود.
حاصل این بازدید این بود که متوجه شدم که در کهریزک مراقبت هایی اتفاق می افتد و اقدامات توانبخشی برای سالمندان صورت می گیرد که فراتر از یک مراقبت صرفا شبانه روزی است، که امیدوارم بتوانم اطلاع رسانی مناسب را در مورد آن انجام دهم.
در چشمان مردان و زنان سالمند سر زمینم یک دنیا حرف است که در این نوشته کوتاه نمی گنجد.